روز خوشحالی من

سلام

امروز چند تا اتفاق خوشحال کننده برام افتاد...

یکی اینکه نمره هام رو گرفتم و خیلی خوب شده بودن..

دومی هم اینکه ما قرار بود فردا جشن فارغ التحصیلی داشته باشیم و همه بچه ها با پدر و مادراشون بیان ولی من تنها بودم حالا نمیدونم خدا به دلم نگاه کرد نمیدونم کسی دعا کرد یا هر چی که قسمت بود که فردا پدر و مادر منم تو جشن باشن ..یه ساعت پیش خواهرم زنگ زد که  مامانم و بابام و خواهر کوچیکم اومدن پیشم..الانم فرودگاهند.. از خوشحالی میخوام پرواز کنم... واقعا از پدرم ممنونم که منو تنها نذاشتن..

ایشاالله هرکی از خانواده اش دوره هر چه زودتر دیدارهاشان تازه بشه..

امروز روز خیلی خوبی بود از خدا برای الطافش ممنونم...