عکس های نگار و سپهر جونم

 

سلام

خب اینم از عکسای آقا سپهر گل ما فقط ببینید و لذت ببرید

من که الان چند روزه واسه این عکس اولیه خل شدم..کلی قربون صدقه اش میرم..

معلوم نیست کی بشه تو بغلم بگیرمش..

 

البته این گلک ما روز ۲۴ بهمن مصادف با ۱۳ فوریه یه روز قبل ولنتاین به دنیا اومد که هم یاد آوره عشق به مامانیش و باباش باشه و هم اینکه هر سال از دختراااااا ۲ تا کادو با هم بگیره

 

خب اینم از عکسا:

خاله فدات شه چقده ناز نگاه میکنی تو دوربین...قربون اون تفکرت برم

خب اینجا هم سپهر خان ما با خاله خانومشون عکس گرفتن..بله این خاله نگاره

شنیدم این سپر خان ما بس که شیطونی میکنه نمیزاره ازش درست عکس بندازن

فدات شم خاله تا میتونی بتازوووووووووون  خودم پشتتم

قربون خندیدنت برم که مثل بابا حاجی* شدی...

خب میگن وقتی خوابه میشه درست ازش عکس گرفت و عکسایی که خوابه برا ما میفرستن

هرچند که خوابیدنش هم ناز و قشنگه عشق من

اینم از یه نمای دیگه..قربون اون چونه ی خوشگلت برم که به مامان قشنگت رفته

راستی اولین شعری که براش گفتم هم اینه:

یه چشم داره نخودچی.....ابرو نداره هیچی

وای وای تا گفتم٬ باباش شاکی شد گفت خودت ابرو نداری..گفتم اتفاقا به خودم رفته آخه منم نی نی بودم ابرو نداشتم ولی الان دارم خوبشم دارم

اینم عکس نگار جونم با همون بچه اش که پیش من گذاشته بود تا بزرگش کنم..

 

*بابا حاجی:پدر بزرگم

پی نوشت ۱: ببخشید برا اینکه عکسها باز بشن مجبور شدم تو سایز کوچیک بزارم