دوست پاییزی

حوال یعنی دوست پنج‌شنبه 26 مرداد 1385 ساعت 05:44 http://haval.blogsky.com

سلام دوست پائیزی. چه خبر از تابستون؟ واحد اضافه؟ هوم... تابستون پربار؟ ورودت را به جمع بلاگ اسکایی ها تبریک می گم. بهترین سرویس بلاگ را انتخاب کردی و امیدوارم این خونه را ترک نکنی. اگر برای وبلاگت قالب بهتر خواستی، به نشانی زیر برو و یک قالب انتخاب کن.
www.persianweblog.com/bs
اگر خواستی من می تونم در تعویض قالب وبلاگت کمکت کنم.
به امید موفقیت، شاد و سلامت باشی.

یار وبلاگی پنج‌شنبه 26 مرداد 1385 ساعت 18:12 http://yarweb123.blogfa.com

سلام دوست عزیز
در مورد سوالت باید عرض کنم که :
اصولا روی کرد به دین و عمل به آن در طول تاریخ مقوله دشواری بوده و همیشه عده کمی از انسانها به دین روی نموده و آن را کاملا اجرا نموده اند .
اما در مورد جوانان : باید بدانیم که جونان دارای شور و نشاط می باشند و معمولا رفتارها و اندیشه های خود را از الگوهای موجود در جامعه اخذ می کنند . مثلا یه قهرمان ملی الگوی رفتاری برای تعداد زیادی از جوانان قرار می گیرد و جوانان سعی می کنند اعمال و کردار خود را با عمل و کردار او تنظیم نمایند .
در مورد دین داری چند مشکل وجود دارد.
اولا الگوهای موجود در این زمینه در جامعه زیاد نیستند مثلا در یه محله و یا شهر چند شخص معدود پیدا می شوند که به تمام پدیده ها و قوانین دینی پای بند باشند تا بتوانند الگو برای جوانان قرار گیرند.
مشکل بعدی اینه که پای بندی به احکام دینی در اغلب موارد یک امر درونی و معنوی است و محسوس نیست مثلا شخصی متدین متلزم است که دروغ نگوید . یه جوان شاید با سالها معاشرت با این فرد بتواند این ویژگی او را درک کند ولی برای اغلب کسانی که با او معاشرت ندارند این مسئله قابل درک نیست تا چه برسد به اینکه او را الگوی خود قرار دهند .
مشکل بعدی نقطه ضعف های دین داران است چون دین داری سخت است دین داران در موارد متعدد در پای بندی به دین ضعف هایی را از خود بروز می دهند و احکام دینی را نقض می کنند چون روح جوان حساس است و با یک نقطه مثبت جذب می شود و در مقابل با یه نقطه ضعف گریزان می شود عملکرد این نحو دین داران باعث گریز جوانان از دین می گردد.
به نظر من برای رهایی از این وضعیت باید :‌
۱. به جوانان الگوهای مناسب دین مداران را معرفی کرد و همچنین به آنها آگاهی داد که نقاط ضعف دین داران ربطی به اصل دین ندارد و دین از این نقصان ها مبرا هست .
۲.. نهادهایی از جوانان تشکیل گردد برای احیای دستورات اجتماعی دین تا جوانان با عواطف و احساسات صحیح دینی آشنا بشن.
مثلا تشکیل افطاریهای ساده عمومی در ماه رمضان در معابر عمومی یا کمک به فقرا و محرومین به صورت خیریه در انجام خدمات به انها .
۳. کم کردن تحکمات به جوانان که متاسفانه به نام دین و بدون توجیه قبلی آنها صحیح صورت می گیرد.
۴. توجیه صحیح و درست و منطقی جوانها نسبت به دستورات دینی .
۵. معرفی نمودن چهره عاطفی دستورات دینی به جوانان که متاسفانه تاکنون فقط چهره آمرانه دین به رخ آنها کشیده شده و طوری وانمود شده که اصلا دین رافت و مهر و محبتی به انسانها ندارد.
سخن در این عرصه بیش از این است ولی فرصت و فراغت بیش از این اجازه نمی دهد .
حق ایارت

از یاریتان بی نهایت سپاسگزارم

یار وبلاگی پنج‌شنبه 26 مرداد 1385 ساعت 18:47

با سلام مجدد
مرسی ار حضوور سبزت
ممنون که به جوابم توجه نمودی من در کارهایم سعی می کنم نظر او را داشته باشم :

که در این ره نباشد کار بی اجر

ضمنا ممنونم که مرا در پیوند وبت آوردی
من متاسفانه پیوند وبم ظرفیتش تکمیل شده و بسیار از این جهت عذرخواهم.
باز منتظرت خواهم بود
این سوال تو و جوابش پست جدید من است اسمت را نمی دانستم تا به نامت درج کنم .
حق یارت

یار وبلاگی جمعه 27 مرداد 1385 ساعت 09:41

با سلام و صبح به خیر
دوست عزیز
من در چند مورد جستجویی داشتم اما فقط یه سایت برات پیدا کردم که شاید مطلبی در این موضوع داشته باشه جوابهایی هم که داده شد نظرات شخصی بنده بود در جایی نخونده بودم
آدرس اون سایت اینه :
http://www.ketab-e-naghd.org/article_search.asp?category=7
امیدوارم که بتونه کمکی برات بکنه
باز به کلبه ما گذری کن
قدومت را بر دیده منت پذیرایم
با یاد او خوش باشید
تا بعد