اتمام پروژه

سلام

بالاخره تحویلش دادم..

چی رو؟؟

پروژه رو دیگه..

وای خدا چقدر سخت بود..

یه چیزی بگم؟؟ به کسی نگیدااا 

جواب همه بچه ها با هم فرق داشت !!

میگم خدایی فرمتی که خواسته بودن سخت بود..

اولا همه چی مشخص بود و در صورت مغایرت با فرمت خواسته شده نمره کم میشه..

فونت تایمز نیو رمان..سایز ۱۲.. فاصله بین خطوط ماکزیمم ۱.۵...تعداد صفحات ماکزیمم ۷.. منبع..

فوت نوت..

باید ۲ تا کپی از کارمون با کاورهای متفاوت رو تویه فولدرهای پلاستیکی میگذاشتیم..که روی یکی از کاور ها باید اسم مینوشتیم و شماره و روی دیگری فقط شماره..چون اونی که بدون اسم هست رو استاد خودمون صحیح میکنه و اونی که اسم داره یه مصحح خارجی..

تازه باید برا خود دانشگاه ردینگ هم به صورت آنلاین میفرستادیم که نکنه حق کپی رایت رو رعایت نکرده باشیم...

یه سیستمی دارن که همون موقع بهمون نشون میداد که چند درصد از کارمون شبیه کارهای قبلا انجام شده هست.. یعنی اینکه آیا قبلا کسی اینا رو نوشته یا نه..

الحمدلله نصف کار من شبیه کارهای دیگران در سالهای گذشته در اقصا؟؟ نقاط جهان بود!! یعنی چه بلایی سرم میارن؟؟؟؟

ولی خب من همه نوشته ها رو با فوت نت به منبعش رفرنس زده بودم..امیدوارم که مشکلی پیش نیاد..و یه وقت خارج از موضوع نباشهتا قبلش خیلی حرص خوردم و  یه ۱۰ روزی رو واقعا سخت گذروندم..خدایی همه تلاشم رو کردم ولی دیگه از وقتی تحویل دادم راحت شدم..

من به این اعتقاد دارم که تا جایی که دست ماست خب باید بیشترین تلاش رو بکنیم ولی وقتی که دیگه چیزهایی هست که از کنترل ما خارج هست نباید خودمون رو اذیت کنیم..این باعث میشه که بازدهی کارهای بعدی پایین بیاد..

امروزم وقتی که برگشتم خونه چون دیشب خوب نخوابیده بودم حسابی دلی از عذا در آوردم و ۳ ساعتی خوابیدم..

خب حالا از امروزم که کلاسا تموم شده باید بشینم و حسابی برا امتحانا بخونم.. از امروز ۲۲ روز دیگه وقت دارم..

یه برگه هایی هم درست کردم که شمارش معکوس هست و تو اتاقم گذاشتم..

 پی نوشت:

امروز بعد از اتمام کارم رفتم پیش یه سری از آدمایی که خیلی دوسشون دارم..حالا یه پست هم باید برا این بزارم چون نمیخوام طولانی شه.. اینجا نوشتم که یادم نره

ممنونم از لطف همگیتون که بهم امید دادید..

لطفا سری به وبلاگ ۹ ماه و ۹ روز  بزنید...پست کیش و مات!

یه کم درد و دل

سلام

چقده این ایام قبل امتحانا بده

انقده دلشوره اضطراب دارم که همش سرم درد میکنه و احساس سنگینی دارم

نامردا انقده ما رو از سختی امتحانامون ترسوندن که همش اعصابم ناراحته..

تازه یه پروژه هم داریم که در اصل شبیه پایان نامه میمونه و هر سال باید انجام بدیم.. انقده سخته که خود سوال رو هم نمیشه فهمید چه برسه به ۷ صفحه جواب!!

استاد ها هم حق کمک کردن و توضیح دادن رو ندارن..

من یه ماه پیش سوالم رو گذاشتم جلوی یه وکیل و ازش کمک خواستم... یه صفحه دری وری تحویلم داده

چون سیستم حقوقی انگلستان هم با ایران متفاوته نمیتونم از پینه دوز کمک بگیرم..

الان یه هفته هست خواب و خوراک ندارم..و هنوزم کارم انجام نشده..

یه کتاب رو هم شروع کردم وقتی که خیلی از این وضعیت خسته میشم میرم سراغش و چند صفحه ای ازش رو میخونم بلکه بهم انرژی بده..

به اسم کلمات مناسب در زمان مناسب؛ از مارلو تامس

این کتاب مجموعه ی دلگرم کننده ای از اسرار خصوصی آدمهای سرشناس دوران ما را به گوشمان میرساند؛ آنهایی که زندگی شان با شنیدن کلمات مناسب در زمان مناسب دگرگون شده است.. در میان ما آدمهایی وجود دارند که به امید نیازمندند٬ و به افرادی که الهام بخششان باشند..

یه جورایی از لحاظ فکری کمکم میکنه..

از کسیکه این کتاب رو به یادگار برام گذاشت و رفت ممنونم

دوستون دارم برام دعا کنید

حالم یه جوریه

سلام

مهمونام که رفتن٬ من موندم و حوضم*!!

دایی که هفته پیش برگشت.. بابام هم که امروز صبح

از صبح که اومدم خونه یه جوری ام.. و دارم با خودم مبارزه میکنم..

تازه الان تونستم شکستش بدم و برم بشینم سر همون حوضم*!!

برام دعا کنید.. میخوام تا بعد امتحانام خیلی کم بیام و شاید اصلا نیام.. نمیدونم..

تا ببینم چی پیش میاد.. چون بعضی وقتا آدم نیاز به حرف زدن پیدا میکنه..

مثل همین الان من!!

پی نوشت:

* حوض کنایه از درس و امتحان!!

دعا فراموش نشه لطفأ

تولد پیامبر (ص)

ز احمد تا احد یک میم فرق است

چه اسراری در این یک میم غرق است

یقینا میم احمد میم مستیست

که سر مست از جمالش نور هستی ست

میلاد بهترین هدیه خدا٬ محمد مصطفی (ص) و امام جعفر صادق (ع) بر تمامی شیعیان مبارک باد

مهمونای عیدم رسیدن

دارم میرم فرودگاه

۲ تا مهمون خیلی عزیز دارم

پدرم با داییشون دارن میان که عید ما هم حسابی عید باشه

پی نوشت: ای کسانی که جایتان خالیست..نگران نباشید...جایتان را خالی میکنیم..